با دشمن چه باید کرد

آیت الله شیخ مرتضی زاهد، برای نماز خواندن آماده شده بود. آن شب یکی از جلسات هفتگی وی برقرار بود. به طور معمول در این جلسات، ابتدا دوستان نمازهای مغرب و عشا را به امامت او می‌خواندند و سپس از روی رساله مراجع تقلید زمان، مسایل شرعی را بیان می‌کردند و بعد، سخنان و موعظه‌های ایشان از روی کتب حدیثی شروع می‌شد؛ اما آن شب، نمازهای او عادی نبود. به خوبی پیدا بود فکر و حواسش جمع و جور نیست؛ انگار چیزی فکر و اندیشه او را به خود مشغول کرده بود. این حالت، در منبر و در صحبت‌های او بیشتر مشهود بود. همه فهمیده بودند فکر و حواسش جای دیگری است.

آن جلسه تمام شد؛ اما پریشانی‌های معظم له حتی در خیابان هم، همچنان ادامه داشت.

خدایا! آقا شیخ مرتضی زاهد را چه شده است؟ آیا او مریض و بیمار شده است؟!

دوستان و رفقای او نیز با نگرانی می‌گفتند: بیایید برویم دکتر … چرا این جوری شده‌اید؟!

و آقا شیخ مرتضی فقط جواب می‌داد: نه، نگران نباشید؛ چیزی نیست.

خدایا! به راستی چه شده است؟ در فکر و درون او چه می‌گذرد؟ چه چیزی او را این چنین مضطرب و سردرگم کرده است؟!

چند روز بعد در جمعی که حاج آقا تقی کرمانشاهی1 نیز حضور داشت، حالت‌های آقا شیخ مرتضی نزدیک بود مشکل ساز شود؛ اما باز هم در پاسخ می‌گفت: نگران نباشید.

آن شب، حاج آقا تقی از روی نگرانی و دلواپسی می‌گوید: «چه می‌فرمایید آقا! شما حواس پرتی پیدا کرده‌اید؛ ما را نگران کرده‌اید! ما حق داریم نگران باشیم و بدانیم چه شده است!»

آقا شیخ مرتضی چاره‌ای جز جواب دادن نداشت. او با دلواپسی‌ها و نگرانی‌های دوستان و رفقای با وفا و با صفایش رو به رو شده بود و می‌بایست آنچه را که در دل داشت برای آن‌ها فاش کرده و آن‌ها را از نگرانی بیرون می‌آورد.

وی، با همان حال و هوای پریشان و نگرانش جواب داد: «راستش چند روز پیش از این، حدیثی را خواندم؛ حدیثی از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم).»

حاج آقا کرمانشاهی و همه دوستان و رفقایی که در اطراف آقا حلقه زده بودند، خاموش و مبهوت مانده بودند. همگی از این جمله شگفت زده شده بودند. به راستی این چه روایت و حدیثی است که آقا شیخ مرتضی را با آن همه تقوا و اخلاص به این حال و روز انداخته بود؟!

آقا شیخ مرتضی زاهد ادامه داد: «در آن حدیث، پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) می‌فرماید:
«یا علی به اندازه‌ای که تو با خوبی‌ها و راه‌های هدایت آشنایی داری، شیطان نیز به همان اندازه با همة بدی‌ها و راه‌های گمراهی و ضلالت در زمین و آسمان آشنایی دارد…»

و سپس آقا شیخ مرتضی زاهد با نگرانی و اضطراب، به آرامی و زیر لب گفت: «… و من با این شیطان چه کنم؟»
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
و نعوذ بالله من الشیطان الرجیم2
—-
1 . حاج آقا تقی کرمانشاهی، یکی از علمای محترم تهران بود [از خاندان آل آقا از نوادگان مرحوم آیت الله العظمی وحید بهبهانی] که برای مصاحبت و استفاده از آقا شیخ مرتضی، همه شئونات خود را فراموش کرده و با این مرد الهی همراه شده بود.
2 . آقا شیخ مرتضی زاهد، محمد حسن سیف اللهی، قم، مسجد مقدس جمکران، پنجم، 1387ش، ص 153.

موضوعات: علما وبزرگان, اخلاق, احادیث  لینک ثابت
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(8)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
8 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: حضرت مادر (س) [عضو] 
5 stars

احسنت

1396/11/18 @ 18:53
نظر از: تســـنیم [عضو] 
تســـنیم
5 stars

سلام

پناه می برم به خدا از شر شیطان رانده شده و نفسم …
خدا خودش پشتیبانمون باشه الهی …

1396/10/20 @ 09:27
نظر از: خادم المهدی [عضو] 
5 stars

پناه میبریم به خدا از شر شیطان رجیم لعین

1396/10/10 @ 09:44
نظر از: ... [عضو] 
5 stars

بار خدایا! حقیقت هر باطل را که شیطان در چشم ما می آراید به ما بشناسان…

و از خواب غفلت بیدارمان ساز که بدو نگرویم.

امام سجاد (علیه السلام)

صحیفه سجادیه دعای هفدهم

1396/10/08 @ 16:30
نظر از: رهــا [عضو] 
5 stars

ســـلام ط خ جان
عالی بود
چقدر ما بی توجهیم..جای تاسف داره..
پناه می برم به خدا…از شر…
خودم…نفسم…زبانم …نگاهم…قلبم…
و شیطان رانده شده.

1396/10/08 @ 15:49
نظر از: مستاجر خدا:) [عضو] 
5 stars

احسنتم
عالی بود
http://blogroga.kowsarblog.ir/

1396/10/08 @ 00:15
نظر از:  
5 stars

اللهم صل على محمد وال محمد وعجل فرجهم
#الحمدلله_علی_کل_نعمه_کانت_او_هی_کائنة
خواهرم
لطفا به وبلاگ ما هم سربزنید
http://p-esmatie.kowsarblog.ir/
http://baha.kowsarblog.ir/
http://peykebesharat.kowsarblog.ir/
http://ramisa.kowsarblog.ir/ً

1396/10/07 @ 22:20
نظر از: ستاره مشرقي [عضو] 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

1396/10/07 @ 21:19
نظر از: پشتیبانی کوثر بلاگ [عضو] 
5 stars

با سلام و احترام
مطلب شما در منتخب ها درج گردید..
موفق باشید

1396/10/07 @ 20:12


فرم در حال بارگذاری ...